چطور از محدوده آسایش بیرون بیاییم و دست به کاری هیجان انگیز بزنیم - تور کانادا

دو مشخصه مجزا و متفاوت

در ابتدا باید بدانیم، خارج شدن از محدوده آسایش، دارای دو مشخصه مجزا و فرق دارد. اگر به کار یا فعالیتی فکر می کنید که نمی خواهید آن را انجام دهید، بدانید که این فعالیت، قطعا در خارج از محدوده آسایش شما قرار گرفته است و باید سعی کنید آن را انجام بدهید. دوم این که چیزهایی که شما را از محدوده آسایشتان بیرون می آورند، اصلا در زمان انجام دادن، کارهای خوش و لذت بخش و جالب توجهی نیستند. بعضی از آن ها واقعا خسته نماینده هستند. اما وقتی که زمان می گذرد و مغز شما خاطرات را صیقل می دهد، بعضی از این کارها رنگ و روی جالب بودن و ماجراجویانه بودن به خود می گیرند در حالی که بعضی دیگر همچنان شما را به یاد خاطرات غیر جالبی در بین روش هایی برای تجربه هیجان می اندازند. در هر دو حالت شما داستان های جالب و هیجان انگیزی برای تعریف کردن در دورهمی هایی که دور آتش برگزار می شوند، خواهید داشت.

خارج شدن از محدوده آسایش

سوال مهم این است که چرا خارج شدن از محدوده آسایش، اینقدر سخت است؟! مجبور کردن خود به انجام دادن کاری که نمی خواهید انجام دهید همواره سخت است اما غیر ممکن نیست. شما می توانید با یادآوری به خودتان که این فشار آوردن ها و از مرز و محدوده کارهای آسان و مجذوب نماینده خارج شدن ها، در نهایت برای شما خوشحالی و خوشبختی عظیمی به ارمغان می آورد، این کار را برای خودتان آسان تر کنید. براساس یک مقاله تحقیقاتی در مجله روانشناسی امروز، خوشبختی زمانی به بالاترین حد ممکن خود می رسد که شما با یک بحران با سربلندی و وقار روبرو می شوید.همچنین، تحقیقات ثابت نموده که زمانی که دوستان ماجراجو تر و شجاع ترتان اطرافتان را گرفته اند، قدم گذاشتن رو به جلو و خارج شدن از محدوده آسایش و فعالیت های نرمال همیشگی بسیار آسان تر است. زیرا آمادگی برای ریسک کردن، یک امر واگیردار در بین راه هایی برای تجربه هیجان است.

راه های خارج شدن از محدوده آسایش

پنج راه ویژه برای خارج شدن از محدوده آسایش، بویژه هنگام سفر کردن موجود است که در این بخش به معرفی آن ها می پردازیم.

1.چیزهایی را بخورید که معمولا به آن ها لب نمی زنید. فقط چیزهایی که به نظر خوشمزه می آیند، نخورید. حداقل یک بار در هر یک از سفر هایتان، سعی کنید چیزی را بخورید که با دیدنش این فکر به سرتان می زند: امکان ندارد من هرگز آن را در دهانم بگذارم. ممکن است از خوردن آن چیز خوشتان نیاید، اما بهتر است حداقل سعی کنید و آن را انجام دهید.

2.جایی بروید که معمولا رفتن به آن را تجربه نمی کنید. از موزه ها بدتان می آید؟! حداقل از یک موزه بازدید کنید و نهایت سعی خود را بکنید تا چیزی لذت بخش از این تجربه کسب کنید. گالری ها ؟! با دانلود کردن اپلیکیشن های مربوط به آن ها که به شما داستان هر نقاشی و هر تندیس یونانی را بازگو می نمایند، بازدید از آن ها را جالب تر کنید. از آفتاب گرفتن در ساحل خوشتان نمی آید؟! با یکی از دوستانتان به ساحل بروید و از او بخواهید تا به شما یاری کند تا خوش بگذرانید.

3.چانه بزنید. چانه زدن بر سر قیمت در بازارهای کشورهای خارجی، همواره به جهت های غیر منتظره و جالب توجهی ختم می گردد. هر اتفاقی که در نهایت بیفتد، این تجربه شما را هوشیار نگاه می دارد و باعث می گردد به طور مداوم به راه هایی برای برنده شدن در نبرد های مختلف فکر کنید.

4.به آهنگ های محلی گوش بدهید. شما همواره می توانید به آخرین آهنگ محبوب تیلور سوییفت گوش بدهید اما وقتی در یک کشور خارجی به سر می برید، دست از گوش دادن به این خواننده یا خواننده های محبوب دیگرتان بردارید، سعی کنید یک رادیوی محلی را بگیرید و به چیزهایی که مردم آن کشور در رادیو گوش می دهند، گوش بدهید. آنقدر از این و آن سوال کنید تا یک هنرمند یا گروه موسیقی محلی پیدا کنید که از کارهای آن ها خوشتان بیاید و موسیقی آن ها را به موسیقی های محبوب خود اضافه کنید. با این کار، خاطرات به یاد ماندنی تری برای خود خلق خواهید کرد.

5.با مردم محلی دیدار کنید. اگر شخصی اجتماعی نیستید، سعی کنید با کارمند پذیرش هتل خود بیشتر صحبت کنید یا از راهنمای گردشگری خود، چند سوال شخصی بپرسید (مثلا این که آیا ازدواج نموده و بچه دارد؟ در کدام بخش از شهر زندگی می نماید؟ آیا آن بخش، یک منطقه خوب یا بد از شهر به شمار میرود؟ در وقت های آزاد خود چه کارهایی انجام می دهد؟). هر چقدر عمیق تر در جهان و زندگی دیگران فرو بروید، امکان این که یک پیشنهاد غیر منتظره برای رفتن به جایی ناشناخته و انجام کاری جالب توجه دریافت کنید بیشتر و بیشتر می گردد و این خودش یک ماجراجویی بزرگ است.