کمال گراها با چه رفتارهایی به خود آسیب می زنند؟ - تور کانادا

بعضی از کمال گرا ها به خوبی می توانند طبق استاندارد ها پیش بروند، اما خیلی از این تیپ های شخصیتی اینگونه نیستند. بسیاری از کمال گرا ها دارای عملکرد و دست آورد های ضعیفی هستند که عجیب به نظر می رسد. ما انتظار داریم همه کمال گرا ها در تحصیل و کار و ورزش بسیار خوب عمل نمایند، اما در بعضی موارد واقعا ضعیف عمل می نمایند. چرا چنین اتفاقی می افتد؟ پیروزیت خود را نابود می نمایند.

بیشتر آدم ها کم و بیش کوشش می نمایند برترین کار هایی که از دست شان برمی آید انجام دهند. خیلی ها با مسائلی در زندگی درگیرند که مانع این می گردد آن مقدار که می خواهند خوب و درست عمل نمایند. برای یک شخصیت کمال گرا، برترین بودن تنها راه است، بنابراین با این نگرش و طرز فکر، کمال گرا می تواند طی فرایند کوشش برای برترین بودن، خودش را نابود کند.

کمال گرا ها با چه رفتار هایی به خود آسیب می زنند؟

تعلل کردن

عجیب به نظر می رسد، اما بعضی از افراد تعمدا امروز و فردا می نمایند، زیرا عقیده دارند اگر تحت فشار باشند کامل ترند. هرچند این شیوه گاهی جواب می دهد، اما در سایر مواقع راهی است به سمت ناپیروزیت و افت خلاقیت؛ یعنی درست همان چیزی که بیشتر افراد فکر می نمایند.

تا آخرین لحظه صبر کردن و امروز و فردا کردن همه کمال گرا ها را به پیروزیت نمی رساند و آن ها بالاخره متوجه رفتار آسیب زننده خود می شوند.

پنهان کردن اشتباهات

خیلی از افراد کمال گرا کارشان را از ترس طرد شدن یا مورد انتقاد قرار گرفتن از دیگران مخفی می نمایند. این رفتار مانع می گردد که درس های ارزشمند زندگی را یاد بگیرند و رشد نمایند. در انتها، تنها چیزی که برایشان می ماند چیزی است که تصور می کردند درست و کامل است، اما به شکست منتهی شده است.

به اتمام نرساندن کار ها

اگر نگاهی به ورزشکاران بیندازید خیلی از آن ها را می بینید که شخصیت های کمال گرا دارند، سالهاست تمرین می نمایند و به دست آورد های بسیار خوبی نیز در عملکرد خود می رسند، اما ناگهان همه چیز را کنار می گذارند. چرا این افراد در اوج عملکرد خود ناگهان همه چیز را رها می نمایند؟ زیرا از شکست می ترسند.

ترس باعث رفتار های ناسالم از جمله نیمه کاره رها کردن کار ها می گردد، در نتیجه کوشش ها بی نتیجه می مانند. موضوع این است که اگر این افراد به کوشش های خود ادامه دهند، در آینده پیروز خواهند شد، اما هرگز این را نمی دانند و برای همین همه چیز را خراب می نمایند.

توقعات غیرواقعی

اینطور تصور کنید که دو نفر باهم رابطه ای برقرار می نمایند که در آن توقعات زیادی از هم دارند. برای آن ها استاندارد ها مهم نیست و فقط به این توجه دارند که انتظارات غیرواقعی و عجیب از هم داشته باشند و چنین کاری کاملا اشتباه است. مثلا شخصیت کمال گرا از همسر خود انتظار دارد کامل و بی عیب باشد و وقتی چنین چیزی نمی بیند (طبیعتا انتظار او برآورده نمی گردد)، مسائل آغاز می شوند. وارد رابطه ای شدن و توقعات غیرواقعی داشتن قطعا رفتاری آسیب زننده است.

اجتناب از همه چیز

یک کمال گرا گاهی به این نتیجه می رسد که اگر اصلا هیچ کاری نکند، شکست هم نخواهد خورد. بله البته شکست هم نخواهد خورد، زیرا چیزی وجود ندارد که برسرآن رقابت کند و ببازد، اما هیچ لذت و شادی هم وجود ندارد. کمال گرا ها به ندرت تصمیم می گیرند از یکنواختی خارج شوند و همین باعث می گردد خیلی از شانس ها و فرصت ها را از دست بدهند. از همه چیز اجتناب کردن در نهایت موجب اضطراب و افسردگی می گردد، زیرا فرد کمال گرا تحت فشار های زیادی قرار می گیرد.

اگر پدر و مادرتان شما را طبق شخصیت کمال گرا بارآورده باشند، تقصیر شما نیست. متاسفانه چنین رفتار هایی تا بزرگسالی ادامه پیدا می نمایند و شما کسی خواهید بود که همه چیز را کامل می خواهید و این چیزی نیست که امکانپذیر باشد.

هیچ چیزی همیشه کامل نیست و بیشتر اوقات نمی توانید به چیزی که می خواهید برسید. تغییر چنین طرز فکری کار سختی است، زیرا والدین شما این سیستم فکری را به شما القاء نموده اند و شما یک کمال گرا شده اید.

بیش از مقدار تمیز و منظم بودن

احتیاجی به شرح نیست که کمال گرا ها تمام مدت به تمیزی و نظم در زندگی خود اهمیت می دهند. خانه های آن ها معمولا همیشه تمیز و مرتب است و همه کارهای شان طبق نظم پیش می رود و رفتار هایی دارند که مشابه رفتار های افراد وسواسی است. جنبه آسیب زننده چنین رفتار هایی این است که هرچند همه چیز این افراد روی نظم و انضباط است، اما خیلی از فرصت ها را از دست می دهند و دقت و تمرکز بیش از حدشان روی مسائل، خیلی وقت ها لذت ها را از آن ها سلب می نماید.

چرا کمال گرایی حتی می تواند بزرگ ترین نقطه ضعف باشد؟

یک کمال گرا هرگز دوست ندارد کاری را انجام دهد که ممکن است در آن نتواند عالی باشد، بنابراین همانطور که گفتیم ممکن است سال های بگذرد و دست به هیچ کاری نزند و همیشه در انتظار ایده آل شدن شرایط به سر ببرد که در اغلب موارد فقط در خیالات امکانپذیر است.

یک کمال گرا بدون اینکه بداند تمام وقت و انرژی خود را صرف چیزی می نماید که ممکن است اشتباه یا صرفا جزئیاتی بی ارزش باشد. فرد کمال گرا، فرصت ِ برقراری رابطه با افراد نو و جالب، لذت بردن از هیجانات و غیرمنتظره ها و ... را از دست می دهد، چون فکر و وجودش همیشه درگیر مسائلی است که نسبت به آن ها وسواس پیدا نموده و نتیجه ای هم نمی دهد.

یک کمال گرا هرگز پیروزیت هایش را جشن نمی گیرد و بابت شان خوشحالی نمی نماید، چون انگار از هیچ چیزی راضی نمی گردد و درک نمی نماید که حتما کار درستی انجام داده و به مقدار کوشش نموده که پیروز شده است. او بیش از مقدار از خود انتظار دارد و پیروزیت خودش هم به چشمش نمی آید. افراد کمال گرا معمولا در یک ناامیدی مزمن به سر می برند و برای همین بسیار مستعد افسردگی اند.

افراد کمال گرا معمولا مورد علاقه دیگران نیستند و کمتر کسی جذب شان می گردد. بیشتر استاندارد ها و اصولی که کمال گرا ها به آن ها پایبندند مورد تمسخر دیگران است. اطرافیان یک کمال گرا این را تجربه می نمایند که اگر ذره ای طبق اصول او رفتار ننمایند، مورد خشم و سرزنش قرار می گیرند. چه کسی دوست دارد چنین ارتباطی را ادامه بدهد؟!

چگونه می توان این رفتار ها را متوقف کرد؟

دست از رفتار های آسیب زننده برداشتن وقتی که از شخصیت کمال گرایانه ناشی می گردد بسیار سخت است. اگر اینگونه بزرگ شده باشید، احتیاج دارید مکررا به خودتان یادآوری کنید که زندگی خیلی بیشتر از وسواس به خرج دادن برای کامل بودن است. اشتباهات وجود دارند و باید باشند تا بتوانیم از زندگی درس های ارزشمند بگیریم.

اگر ترس از شکست دارید باید خودتان را وادار کنید که به جلو پیش بروید و شانس های نو را امتحان کنید. شما چه قوی و پیروز بمانید و چه شکست بخورید و به هدف نرسید، همیشه فرصتی برای آغاز دوباره وجود دارد.

امروز و فردا نکنید و سعی کنید هر کاری را در اولین فرصت ممکن انجام دهید. در روابط تان نیز سخت نگیرید و درک کنید که هیچکس کامل نیست، حتی شما. اگر برای شکستن چرخه معیوب زندگی تان به یاری حرفه ای احتیاج دارید، افرادی هستند که می توانند یاری تان نمایند. آن هایی که شخصیت کمال گرا دارند در واقع دچار یک اختلال شخصیتی هستند و اگر نتوانند به خودشان یاریی بنمایند باید یاری حرفه ای دریافت نمایند.

منابع: learning-mind، themuse