تلخندهای انسولین
به گزارش تور کانادا، برای کسی که باید مراقب هر لقمه غذایش باشد، باید چراغ هدایت روی محصولات کارخانه ای را به دقت بخواند و به عدد قند آن توجه کند، باید حسرت خوردن ماکارونی، شکلات، تنقلات، یک بشقاب پر برنج خوش عطر و حتی خوردن نان بیشتر از اندازه یک کف دست را بخورد؛ حسرت داشتن انسولین از آن حسرت های مضاعف است. می گوید غصه می خورم، می گوید نگرانم، می گوید آرام و قرار ندارم، می گوید دوستانم از چشم هایم می فهمند چه دربه دری کشیده ام و می گوید دیگر خسته شده ام و همه اینها به خاطر کمبود انسولین به این لغات آویخته اند.
به گزارش خبرنگاران به نقل از روزنامه خبرنگاران، کمبود انسولین قلمی - که همان انسولین خارجی است - داستان تازه ای در کشور ما نیست. این قلم های نجات بخش که مثل آب برای ماهی و مثل هوا برای ما حیاتی است، در بازی قایم باشکی که ماه هاست راه انداخته بیماران دیابتی را کلافه نموده.
یکی شان می گوید پاتوقم شده است هلال احمر و 13 آبان، یکی دیگرشان می گوید من و شوهرم دوتایی به هر چه داروخانه در تهران است سر زده ایم، یکی دیگر که خسته از ایستادن در صف های طولانی است می گوید آشنایی که خدا خیرش دهد پیدا کردیم و او به وسیله رابطی که نمی شناسیم برایمان انسولین پیدا کرد و دیگری که ته مانده های ناامیدی در صدایش رسوب نموده می گوید دوز انسولین مادرمان را سر خود کم نموده ایم تا صرفه جویی کنیم.
بیماران دیابتی و اطرافیان آنها که مجبورند هر ماه برای یافتن انسولین های قلمی، شهر را زیر پا بگذارند و بو بکشند که انسولین کجاست، داستان جستن تا رسیدن شان به انسولین را با سوز و گداز بیان می نمایند و عده ای شان چنان احساساتی می شوند که بغض صدایشان را دورگه می نماید و می گویند ما که نباید حتی یک لقمه غذا بیشتر بخوریم و نباید سمت خوراکی های ممنوعه برویم و حسرت به دل فقط باید خوشمزگی های زندگی را تماشا کنیم، چرا باید حسرت داشتن انسولین را هم بخوریم و چرا این ماه که انسولین را به هر ترفندی یافتیم بلافاصله باید غصه ماه بعد را بخوریم.
این سوز و گذارها البته تازه نیست و ماه هاست قلب ها به تپش می افتد، نبض ها بالا می رود، استرس ها بالا می کشد و آدم هایی با کفش های آهنی از این داروخانه به آن داروخانه می فرایند ولی می شنوند که انسولین نداریم.
زنی که مادر یک پسر 16 ساله است به ما می گوید یک روز به 13 آبان زنگ زدم، گفتند که دو تا انسولین قلمی داریم، قسم شان دادم که آن دو تا را برای بچه من نگه دارند، اسنپ گرفتم و خودم را سریع رساندم اما وقتی به داروخانه رسیدم، گفتند خانم آن دوتا را فروختیم.
بیماران دیابتی وابسته به انسولین از این تجربه ها زیاد دارند که همه اش برمی گردد به حقیقت کمبود انسولین های قلمی در کشور، کمبودی که زاییده تحریم است و کسی نمی داند قرار است تا چه زمانی کش بیاید.
قیمت های عجیب انسولین آزاد
انسولین را اگر با دفترچه بیمه بخرند دانه ای 3500 تومان است، دفترچه بیمه هم که نباشد نرخ دولتی انسولین قلمی 35هزار تومان است. ولی کمبود ماه های اخیر، سر قیمت انسولین را به طاق کوبیده و قیمتش را افزایشی نموده، به طوری که جیب خیلی ها کم آورده و از پس خرید برنمی آیند. اما حرف بر سر اجبار است، اجبار رساندن آب به ماهی و دست و پا کردن اکسیژن برای موجودات شش دار.
زنی که پرستار مادر پیرش است و همه دردسرهای تهیه انسولین را خودش به دوش می کشد به ما می گوید از خرداد تابه حال انسولین پیدا ننموده و مجبور به آزاد خریدن شده ام، دانه ای 130هزار تومان برای پیرزنی که باید ماهی پنج بار تزریق داشته باشد ولی حقوق بازنشستگی دومیلیونی اش از انسولین، دارویی تلخ برایش ساخته. این زن اما راهکاری یافته و دوز انسولین مادر را خودسرانه کم نموده تا هم در هزینه ها صرفه جویی گردد و هم مادر به کمبود انسولین عادت کند که البته عادت نخواهد کرد و زن می ترسد یکی از همین روزها مادرش بیهوش گردد و کارش به بیمارستان بکشد.
پدر یک کودک 9ساله نیز همین دردها را واگویه می نماید. درد تزریق روزانه سه بار از انسولین هایی که سخت پیدا می گردد و با رابطه بازی و دم این وآن را دیدن همین چند روز پیش دانه ای 200 هزار تومان خریده شده است. مادر یک بچه دیابتی 8 ساله هم می گوید چند شب پیش در داروخانه ای بسیار دور از خانه 6انسولین قلمی خریده که فعلا برای یک ماه کودکش کافی است.
سخت پیدا شدن انسولین در کشور یک بحث است و قیمت های گزاف آن بحثی دیگر. درواقع فشاری است روحی، روانی و اقتصادی که دیده نمی گردد ولی هست، همین جا در نزدیکی همه ما، شاید حتی در خانه خودمان.
کمبود انسولین نداریم
مدت هاست سررشته هر مسئله ای در کشور را که می گیریم ،انتها به تحریم می رسیم و چند تفو و لعن نثارش می کنیم که این تحریم های ظالمانه با ما چنین و چنان نموده است. در ماجرای کمبود انسولین قلمی در کشور هم پای تحریم در میان است و حیدر محمدی، مدیرکل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو این را تایید می نماید.
او به ایلنا گفته است: شرایط متغیر است و ارز هم تغییر می نماید، شرکت ها هم در نبود ارز نمی توانند ذخیره ای داشته باشند درصورتی که اگر مسائل ارزی نداشتیم، خیلی راحت می توانستیم ذخیره انسولین را بیشتر کنیم. ذخیره فعلی انسولین در کشورمان فعلا برای یک ماه است که محمدی می گوید اگر تحریم های دارویی نبود و این کار غیراخلاقی تاریخی در آمریکا وجود نداشت، باید این ذخیره برای سه ماه بود.
پس تا اینجای کار ازلحاظ ذخیره انسولین قلمی، همان که بیماران در هر کوی و برزن به دنبالش هستند یک سوم کمتر از احتیاج واقعی است، بااین حال اما محمدی بااین که کمبود برندهای خارجی را تایید می نماید ولی اصل قضیه کمبود انسولین را در کشور قبول ندارد.
او می گوید: بعضی از هموطنان برندهای خاصی را مصرف می نمایند و وقتی آنها را پیدا نمی نمایند، می گویند کمبود وجود دارد درصورتی که این ملاک ما نیست. ما می گوییم انسولین موجود است، چون ملاک ما مولکول انسولین است، نه ویال یا قلم.
شخص مدیرکل البته نیم عنایتی هم به پزشکان دارد و می گوید ممکن است آنها برندهایی را تجویز نمایند که در یک منطقه جغرافیایی و بازار یک منطقه موجود نباشد، بنابراین بیمار تلقی کمبود انسولین می نماید درحالی که اگر افراد سامانه تیتک را روی گوشی هایشان نصب نمایند، اسم هر انسولینی را که در آن بنویسند سیستم، داروخانه ای را که انسولین موردنظر را دارد به آنها معرفی می نماید.
انسولین ایرانی بزنید
نبود انسولین در کشور با وجود کمبود انسولین های خارجی در بازار یک معنی دارد و آن این که سازمان غذا و داروی کشور، انسولین های ایرانی را نیز به حساب می آورد و نتیجه می گیرد که کمبودی وجود ندارد.
بیماران دیابتی اما به خصوص آنهایی که ما پای حرف هایشان نشستیم نه مایل به تجربه انسولین ایرانی بودند، نه اعتمادی به آن داشتند و نه اگر آن را تجربه نموده اند، می خواهند که دوباره تجربه اش نمایند. یکی از این بیماران می گوید انسولین ایرانی افت قند شدید می دهد و چون این را شنیده است حاضر نیست برای کودک شش ساله اش از این جنس انسولین استفاده کند.
زن دیگری که از مادر دیابتی اش پرستاری می نماید نیز می گوید برای مادری که به خاطر قرص های کنترل دیابت، 50 درصد کلیه اش دچار نارسایی شده، نمی خواهد ریسک تغییر انسولین را بپذیرد و راهی شدن او به بیمارستان را ببیند.
چند بیمار دیابتی اما متفق القول به ما گفتند که به انسولین ایرانی فکر نمی نمایند چون پزشک معالج شان انسولین های خارجی را تجویز می نماید و گاهی تاکید می نماید که اگر نوع خارجی پیدا نشد و ناچار شدید، از انسولین ایرانی بهره ببرید.
دختر مردی که سال ها از ابتلایش به دیابت می گذرد اما به ما گفت که به خاطر نایاب بودن انسولین خارجی یک بار ناچار به تزریق نوع ایرانی شدیم که بلافاصله دست و پای پدر آغاز به لرزیدن کرد و دچار تهوع شدید و افت قند شد.
مادر پسری 16 ساله نیز که گرفتار دیابت است، گفت که پزشک، تزریق انسولین ایرانی را فقط در صورت بستری شدن پسر در بیمارستان مجاز دانسته تا همه حالات او پس از تزریق تحت کنترل باشد؛ در واقع دو روایتی که جبهه مردم در مقابل جبهه وزارت بهداشت را روشن می نماید.
با این وصف اما اسدا... رجب، رئیس انجمن دیابت ایران به ما می گوید ترس های مردم بی دلیل است و انسولین ایرانی که انسولین انسانی و آنالوگ محسوب می گردد از نظر کنترل کیفیت قند تفاوتی با انسولین های خارجی ندارد به جز این که در دسترس بوده و بیمار مجبور نیست برای به دست آوردنش به هر راهی متوسل گردد.
وقتی اظهارنظرهای مردم درباره انسولین های ایرانی و عوارض تزریق آن را به وی گفتیم، رجب نیشخندی زد و گفت اگر کسی انسولین ایرانی مصرف نموده و دچار عارضه ای همچون افت قند و بیهوشی شده یعنی که نحوه استفاده آن را بلد نبوده و هیچ آموزشی ندیده، چرا که پایین آوردن قند، کار انسولین است و اگر انسولینی افت قند ندهد یعنی که انسولین نیست.
این اظهارات می تواند روزنه امیدی برای بیمارانی باشد که از کمبود انسولین به ستوه آمده اند و دیگر نمی توانند بار سنگین هزینه انسولین های خارجی را به دوش بکشند به شرطی که مردم متقاعد شوند و سازمان غذا و دارو و تشکیلاتی همچون انجمن دیابت تغییر رویکرد داده و برای قانع کردن و آموزش مردم وقت بگذارند.
با این حال هر چه از محاسن انسولین وطنی گفته گردد و هر میزان به مردم اطمینان داده گردد، نمی توان این حقیقت را ندید گرفت که بعضی بیماران به برندهایی خاص عادت نموده و بدنشان به آنها پاسخ مثبت داده، به طوری که اگر بخواهند ناگهان تغییر دارو دهند، از عوارض آن مصون نیستند. در واقع حمایت از انسولین ایرانی که مایه غرور است، نمی تواند کمبود انسولین های قلمی را توجیه کند چرا که این انسولین ها برای بخش زیادی از جامعه تقریبا هشت میلیون نفری دیابتی ها در کشور حکم هوا برای زنده ماندن دارد.
انسولین، ایرانی و خارجی ندارد
علی فاطمی، نایب رئیس انجمن داروسازان ایران
این روزها افراد مبتلا به دیابت با کمبود انسولین در داروخانه های کشور روبرو هستند که البته به یک نوع از انسولین خلاصه می گردد. در کشور دو نوع انسولین ویال و قلمی وجود دارد. انسولین قلمی نوعی است که این روزها کمتر پیدا می گردد. احتیاج داروخانه های کشور به انسولین قلمی به دو طریق تامین می گردد، با واردات انسولین به کشور و نیز فراوری انسولین در کارخانه های داخلی.
انسولین فراوری داخل به صورت مشترک و با شرکت های داروسازی چین و در داخل کشور فراوری می گردد. بنابراین در زمینه انسولین قلمی داخلی، مسئله ای از نظر تامین دارو وجود ندارد اما بسیاری از افراد مبتلا به دیابت عنوان می نمایند به انسولین فراوری داخل حساسیت دارند.
این درحالی است که هم انسولین وارداتی و هم انسولین فراوری داخل در آزمایشگاه های وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو از نظر پایداری و اثربخشی آزمایش می شوند و بر همین اساس هم گواهی قطعی برای فراوری یا عرضه به داروخانه ها برای آنها صادر می گردد. بنابر گواهینامه های صادر شده در سازمان غذا و دارو، ماده اولیه انسولین فراوری داخل با ماده اولیه انسولین وارداتی تفاوت چندانی ندارد.
بارها دیده شده که فرد مبتلا به دیابت به داروی خارجی حساسیت دارد اما این بدان معنا نیست که داروی خارجی بی کیفیت است یا استاندارد نیست. دارویی که در داروخانه های کشور توزیع می گردد آزمایش شده و استاندارد است.
ماده انسولین، ممکن است برای فردی حساسیت زا باشد، اما خارج از حساسیت ماده اولیه، سوزن دارو و قلم نیز می تواند باعث حساسیت در فردی گردد. سوزن و قلم انسولین با شکل خاصی فراوری می گردد و در هر شرکت هم به شکلی ویژه فراوری می گردد بنابراین سوزن و انسولینی که در شرکت خارج از ایران فراوری می گردد، شکل متفاوتی از سوزن و انسولین شرکت مشترک ایرانی- چینی دارد.
پس سوزن و قلم انسولین می تواند برای فرد مبتلا به دیابت باعث ایجاد حساسیت گردد. در گذشته، ماده اصلی داروی انسولین از ژن حیوانی تهیه می شد و آن موقع حساسیت بسیار شدیدی در انسولین وجود داشت اما حالا انسولین با روش بیوتکنولوژی تهیه و فراوری می گردد. داروی انسولین اکنون به شکل ژنتیکی فراوری می گردد و حساسیت کمتری برای افراد مبتلا دارد.
منبع: جام جم آنلاین