کلیسای جامع میلان، تاریخی به طول 6 قرن!، عکس
به گزارش تور کانادا، طبق شواهد موجود کلیسای دوئومو در مدت 582 سال ساخته شده و زندگی سنگ تراشان، معماران و کشیشان زیادی را به خود دیده است اما هم اکنون یکی از زیباترین بناهای معماری دنیا محسوب می شود؛ بنایی که می توان آن را در قالب چهار کلمه بزرگ، سفید، آراسته و غیرعادی توصیف کرد. این بنا نظر مثبت و منفی بسیاری از کارشناسان معماری را با خود به همراه دارد؛ بعضی آن را نکوهش می نمایند و بعضی معتقدند که هنوز هیچ ساختمانی به عظمت آن ساخته نشده است. مسلماً دوره ساخت این بنا زمانی بسیار طولانی است؛ به همین دلیل می توان گفت که بدون شک تاریخچه ساخت این بنا تنها به یک دوره خاص بر نمی شود. در ادامه نگاهی به تاریخچه ساخت آن خواهیم انداخت.
با ما همراه باشید و با تور ایتالیا از به بهترین کشور اروپا سفر کنیم و در شهرهای ونیز، فلورانس و رم بگردیم و بناهای تاریخی این کشور تاریخی را از نزدیک ببینیم.
شروع ساخت دوئومو
به دلیل آنکه این کلیسای عظیم در مرکز یک شبکه خیابان واقع شده است می توان احتمال داد که اینجا در زمان رومی ها نیز یک بنای مقدس به شمار می رفته است. طبق اطلاعات موجود اولین کلیسا با نام کلیسای سانتا ماریا ماجوره (St. Maria Maggiore) در سال 355 بعد از میلاد و دومین کلیسا با نام کلیسای سانتا تسلا (St. Tecla) در سال 836 بعد از میلاد مسیح در این مکان ساخته شده است؛ هر دو بنا در سال 1075 در یک آتش سوزی سوخته اند؛ بعد از این واقعه و تخریب برج کلیسا مقامات و ساکنین شهر به این نتیجه رسیده اند که به یک کلیسای جدید احتیاج دارند؛ در کنار این اوضاع فرمانروای جدید میلان و بستگانش توانسته اند شرایط سیاسی را به دست بگیرند و در سال 1386 یک کلیسای جدید را برای مردم بسازند.
1386 - 1402 سبک معماری لومباردی در مقابل سبک معماری فرانسوی
در ابتدا کارها به سبک معماری ایتالیایی و به دست یک مهندس به نام سیمون دا اورسنیگو (Simone da Orsenigo) انجام می شده است؛ به این منظور چند ساختمان عظیم در مکان ساخت تخریب و ساخت و ساز شروع شده است. این فعالیت تا حد زیادی توسط شهفرایندان میلان پشتیبانی شده به همین دلیل یاری هزینه زیادی برای ساخت این بنا جمع شده است. در این جریان سنگ مورد احتیاج ساخت و ساز را با تخریب کلیسای قدیمی سانتا ماریا ماجوره تهیه نموده اند.
اورسنیگو تصمیم داشته که کلیسا را از آجر به سبک معماری گوتیک لمباردی بسازد اگرچه که حاکم شهر اهداف بلند پروازانه تری داشته و می خواسته که کلیسا را بر مبنای جدیدترین هنر و سبک معماری اروپا بسازد. پس از مدتی در سال 1389 یک معمار فرانسوی به نام نیکولاس بن اونچر (Nicolas de Bonaventure) به فرآیند کار دعوت شده است. او کلیسا را دوباره به سبک گوتیک ریونانت فرانسوی طراحی نموده و همچنین تصمیم گرفته که در ساخت این بنا از سنگ مرمر کندوگلیا استفاده کند؛ نوعی مرمر به رنگ سفید و صورتی که معدن آن در کوه های آلپ، در شمال غربی میلان پیدا شد. این معدن تا به امروز در تملک سازندگان کلیسای جامع میلان بوده است.
کار به خوبی ادامه داشته تا این که ده سال بعد معماران مجبور به نصب مکانیزمی شدند که بتوانند با یاری آن سنگ ها را به ارتفاع بالاتر انتقال دهند. در همین زمان یک استاد فرانسوی دیگر به نام ژان میگنو (Jean Mignot) به کار دعوت می شود؛ میگنو رویکردی بسیار انتقادی در خصوص فرایند کار داشته و به اشتباه معتقد بوده است که بنای ساخته شده در آستانه فروپاشی واقع شده است.
ظاهراً چندین معمار خارجی برای یاری به فرایند ساخت کلیسای جامع میلان دعوت آمدند اما همگی با ناخوشنودی سنگ تراشان محلی روبرو شدند. کارگران از تغییرات مداومی که در کار ایجاد می شده ناراضی بودند و کار در یک جو بسیار متشنج پیش می رفت، اگرچه که این تشنج و سختی به ساخته شدن یک بنای بسیار زیبا انجامید. همزمان با مرگ حاکم میلان در سال 1402 کلیسا تقریباً نیمه کاره بود؛ مرگ این شخصیت در کنار مسائل اقتصادی باعث شد که فرایند کار با سرعت آهسته ای پیش رود.
1402 - 1649 رنسانس یا سبک باروک؟
حجم گسترده ای از کار دوباره در سال 1480 شروع می شود؛ دیوارها و سقف ساخته شده و سپس بین سال های 1500 تا 1510 ساخت دکور داخلی شروع می شود. نمای خارجی کلیسا برای مدتی طولانی به صورت ساده باقی ماند؛ فرایند کار در سال 1510 کند می شود و تنها آراستگى ها و جزییاتی داخلی به بنا اضافه می شود. در سال 1564 کارلو برومیو (Carlo Borromeo) به عنوان اسقف اعظم میلان انتخاب شد و فرایند ساخت و ساز دوباره شروع گشت و در سال 1571 پلگرینو تیبالدی (Pellegrino Tibaldi) به عنوان سرمهندس کار انتخاب شد؛ وی تصمیم گرفت که از یک سبک معماری مدرن در ساخت کلیسا استفاده کند و سبک معماری رنسانس ایتالیایی را پیشنهاد می نماید اگرچه که این تغییر سبک انجام نمی شود و پلگرینو در سال 1584 شهر را ترک کرد.
ساخت نمای خارجی بنا بالاخره در قرن هفدهم شروع و پس از مدتی کار به سبک باروک در سال 1638 ساخته می شود. در سال 1649 یک معمار جدید به نام کارلو بوزی (Carlo Buzzi) برای ادامه فرایند ساخت انتخاب می شود؛ شخصی که نمای بیرونی کلیسا را دوباره به سبک گوتیک برمی گرداند.
از سال 1649 تا به امروز
بلندترین ریزه کاری کلیسا، منار مدونینا (Madonnina) در سال 1762 ساخته شد. این منار را فرانچسکو کروچی (Francesco Croce) با ارتفاعی معادل 108 متر طراحی کرد. در بالای این منار یک مجسمه 4 متری از مدونینا گذاشته شده است. براساس یک سنت معماری تا به امروز هیچ بنایی در میلان مرتفع تر از منار مدونینا ساخته نشده است. نمای خارجی کلیسا خاتمه در سال های حکومت ناپلئون بناپارت (Napoleon Bonaparte) خاتمه یافت. وی در سال 1805 در این کلیسا به عنوان شاه ایتالیا تاج گذاری شد. در طراحی نمای خارجی کلیسا از ترکیبی از سبک قدیمی و جدید گوتیک استفاده شده است.
کار طراحی و ساخت همچنان تا قرن نوزدهم و بیستم ادامه یافت تا این که در بین سال های 1829 تا 1858 کلیسا، شیشه کارىِ منقوش ساده تری را به خود گرفت؛ آخرین دروازه بنا هم در ششم ژانویه 1965 گذاشته شده است. این کار آخرین فرایند ای است که در فرایند ساخت کلیسای جامع میلان صورت گرفته اگرچه که هنوز هم ریزه کاری هایی برای انجام دادن باقی مانده است.
معماری کلیسای جامع میلان
کلیسای جامع میلان دومین کلیسای عظیم گوتیک دنیا است و از نظر وسعت و مساحت بعد از کلیسای جامع سویل اسپانیا واقع شده است. این بنا همچنین بلندترین طاق کامل دنیا را نیز به ارتفاع 45 را داراست. در ساخت این بنا از 52 ستون استفاده شده است که ارتفاع بلندترین ستون های صحن آن به 24.5 متر می رسد. کلیسای جامع میلان 135 منار دارد که با طاق های مایلى به هم متصل شده اند. در حال حاضر 3400 مجسمه به سبک های مختلف در این کلیسا گذاشته شده است که سبک طراحی آن ها از گوتیک تا آرت دکو را در بر می گیرد. امکان مشاهده سقف این بنا هم برای بازدیدنمایندگان وجود دارد.
نمای داخلی
نمای خارجی کلیسای جامع میلان روشن، آراسته و امیدبخش است اما نمای داخلی آن کمی زاهدانه و تیره به نظر می رسد. کف این کلیسا به دستان پلگرینو تیبالدی (Pellegrino Tibaldi) طراحی و بین سال های 1584 تا 1940 از سه نوع مرمر به رنگ های سفید، ساه و قرمز ساخته شده است. همان طور که گفته شد این کلیسا مجسمه های زیادی را در خود جای داده است؛ یکی از عجیب ترین و ارزشمندترین مجسمه ها، تندیس سانتا بیارتولومه فلید (St. Bartholomew Flayed) است که ظاهری روح مانند دارد و انرژی خارق العاده ای را از خود منتشر می نماید.
انتقاد های عجیب
کلیسای جامع میلان توانسته است در طول سالیان زیاد ساخت خویش با وجود اختلاف نظر موجود در بین طراحان و سازندگانش پابرجا بماند. مردم دنیا با چشم تمجید و ترس به آن نگاه می نمایند، اگرچه که رای آن ها در خصوص معماری این بنا به گونه دیگری است. کارشناسان مشهور هنر، معماری این بنا را مخصوصاً در قرن نوزدهم مورد انتقاد قرار داده اند. جان راسکین (John Ruskin) در خصوص این بنا می گوید: در ساخت کلیسای جامع میلان از همه سبک های معماری دزدیده شده است. همه سبک ها در این بنا فاسد شده اند به حدی که هیچ ابتکاری در آن دیده نمی شود. مجسمه ها بدترین آثاری هستند که تا به حال از طرف شخصی ارائه شده اند. اسکار وایلد (Oscar Wilde) در یک نامه که در سال 1875 به مادرش می نویسد، می گوید: کلیسای جامع میلان یک شکست عظیم و نمای خارجی آن غول مانند و غیرهنری است. جزییات معماری در آن در ارتفاعی گذاشته شده اند که با چشم دیده نمی شوند. همه چیز در آن زننده است؛ شکستی عظیم و باابهت با اندازه ای عظیم و باور نکردنی.
اگرچه که مارک تویین (Mark Twain) در سال 1867 در خصوص این بنا نظری متفاوت داشته است. وی می گوید: آن ها می گویند که کلیسای جامع میلان دومین کلیسای عظیم دنیا است. من نمی دانم که چگونه این بنا را در مقام دوم گذاشته اند.
منبع: گردشبان